خبرهای ویژه
- از شوش تا هامبورگ
- فاتح گمنام بدر/قصه زندگی شهید حسن درویشی
- معرفی کتاب/ آموزش خاطره نویسی اثر فرحناز فروغیان
- معرفی کتاب/ وقتی بیست ساله بودم
- آثار حمید داودآبادی
- آثار مرتضی سرهنگی
- اشعار
- انتشارات فاتحان
- انقلاب اسلامی
- ایران
- به روایت تصویر
- بین الملل
- تاریخی
- تحلیلی
- جهان اسلام
- حمید داوودآبادی
- خاطرات
- خاطرات و زندگینامه
- دفاع مقدس
- دیگر کتاب ها
- سیاسی
- شهدا
- شهید
- صحیفه امام ره
- عملیات ها و مناطق جنگی
- فرهنگی
- مطالب خواندنی
- موسیقی
- نویسندگان کتاب انقلاب، دفاع مقدس و شهدا
- وصایا
- کتاب جنگ
- کتاب های گوناگون
- کتب تقریظ شده مقام معظم رهبری
تاریخ انتشار : 1403/01/07 - 11:32
دخترم ناهید
«دخترم ناهید» رمانی نوشته حسینعلی جعفری درباره دختر کردی است که در کنار رودخانه و پای کوههای بلند کردستان در برابر دشمن ایستادگی کرد.
نویسنده:حسینعلی جعفری
انتشارات:فاتحان
دستهبندی:
رمان، دفاع مقدس، داستان ایرانی
«دخترم ناهید» رمانی نوشته حسینعلی جعفری درباره دختر کردی است که در کنار رودخانه و پای کوههای بلند کردستان در برابر دشمن ایستادگی کرد. شهید ناحید فاتحی کرجو که این اثر برداشت آزادی از زندگی و زمانه او است. «صبح آفتابنزده راه افتادند. باز هم پیاده. ناهید و ده نفر مسلح. باد سرد هو میکشید و نرمهبرفها را به سر و صورتشان میکوبید. درختها بیبرگ و بار و یخزده، ایستاده بودند و دست بر دست میکوفتند. دماغ ناهید سرخ شده بود و تیر میکشید. پاهایاش زقزق میکرد. دیگر حال و جان نداشت. شکنجهها اثرش را گذاشته بود. از ده دور شده بودند که آفتاب رنگپریده زمستانی نرم نرم از سینهکش کوه بالا آمد. آفتاب هم حال و جانی نداشت که برفها را آب کند که باد را سرجایاش بنشاند که درختها را بیدار کند که ناهید را گرم کند. کاکرئوف، دوربین به گردن، جلوجلو میرفت و گاهی دوربین میکشید و دور و بر را میپایید. رسیدند به جویباری کوچک. نزدیک زردآلوی کهنسالی که عریان زیر برف ایستاده بود. جویبار برای خودش آواز میخواند و میدوید سمت دره. نرمهبخاری از جویبار برمیخاست و محو میشد.»
برچسب ها : bookwar , کتابشناسی دفاع مقدس
دسته بندی : نویسندگان کتاب انقلاب، دفاع مقدس و شهدا , کتاب جنگ